دستور ۴ ذيحجه ۱۳۹۸ (۱۴/۰۸/۱۳۵۷)توسط آقاي حاج سيّد هبة الله جذبي «ثابتعلي».چهارم ذِي الحجة الحرام ۱۳۹۸ قمري ۱۴/۸/۱۳۵۷ شمسي خدمت برادر مکرّم جناب حاج آقا جذبي دامَت بَرَکاتُه عرض ميشود؛ از خداوند مهربان سلامتي و اِزدياد توفيقات و تأييدات جنابعالي را در هدايت افراد و توجّه دادن افکار به حقايق دين مسئلت دارم. اَخيراً عدّۀ زيادي از اخوان حضوراً يا طي نامههايي از وقايع اجتماعي اَخير مملکت اظهار تأثّر و نگراني نموده و تکليف خود را سؤال کردهاند. از غير فقراء نيز بعضي در اين باره نوشته يا نظريۀ فقير را پرسيدهاند. البتّه اين تأثّر و نگراني عمومي است و همۀ مسلمين ايران و خارج بلکه کليۀ موحّدين از اين حيث همدرد ميباشند. و همانطور که همۀ عرفاء از متقدّمين و متأخّرين فرمودهاند و در کُتب آنان نيز ذکر شده، شريعت و طريقت لازم و ملزوم يکديگر ميباشند. شريعت، آداب ظاهري و صورتِ خارجي اَعمال است که دستور آن کلّي و در کُتبِ فقهي آمده است؛ مانند نماز و روزه و جهاد و دفاع و غير آنها که چه با خلوص نيت و قصدِ قُربت باشد يا خداي نکرده از روي عَوامّ فريبي و رياء و زيادت طلبي واقع شود، صورتِ ظاهرِ آن تفاوت نميکند. لذا اين صورتِ خارجي و اَعمال، محتاج به معني باطني است که عبارت از طريقت و روشِ واقعي و دروني انجامِ آن اَعمال ميباشد. از اين رو هيچ مکلّفي مادامُ الحيات از تقيد به آداب شريعت بي نياز نيست. و هيچ يک از آدابِ شريعت هم بدون مُراعاتِ احکام طريقت، به کمال خود نميرسد. مکلّفين بايد آدابِ شريعت را از عُلماي اَعلام کَثَّرَ اللهُ اَمثالَهُم فراگيرند و اطاعت نمايند که اصطلاحاً تقليد ناميده ميشود. و آداب طريقت را نيز بايد طبق دستورات که به آنان داده شده رعايت کنند، که جدِّ اَمجد اَعلي، مرحوم آقاي سلطانعليشاه قُدِّسَ سِرُّه در ذيلِ تفسير آيۀ شريفۀ: فَبَشِّرعِبادِ الَّذينَ يَستَمِعونَ القَولَ فَيَتَّبِعونَ اَحسَنَه (در سوره زُمَر) در آخرِ بياني که در تفسير آن و اختلافاتي که در آن باره ذکر شده به لزومِ پيروي و تقليد از شيخِ روايت و اطاعت از شيخ طريق اشاره فرمودهاند. که بيان ايشان اشاره دارد به اين که در احکامِ ظاهر شرع بايد به علماء رجوع نمود، و در مراتب طريقت از پيشوايان طريقت پيروي کرد. بنابراين بر کُلّيۀ اخوان لازم است که اوّلاً: همان طور که دستور داده شده و پيمان و تعهّدِ معنوي گرفته شده، به همۀ آداب شريعت مُقدّسه مُقيد باشند. بلکه حتّي الامکان به انجام مستحبّات و اجتناب از مکروهات نيز همّت گمارند. و ثانياً: در اَعمال شريعت تقليد از يکي از علماي اَعلام و مَراجع نموده، دستورات ايشان را اجراء نمايند. و چون مسائل اجتماعي و اِتّخاذ روش در اين مورد، از قلمرو مسائل شريعت است، لذا اخوان در اين باره از هريک از علماء که از سابق تقليد ميکردند فعلاً هم به مُعَظَّمٌ لَه رُجوع نموده و در اين مورد هم طبق دستوري که بدهند اطاعت کنند. البتّه کساني که چند سال اخير در اين باره از حقير سؤال نمودهاند، خدمت حضرت آقاي شريعتمداري اِرجاع داده ولي اگر سابقاً از ديگري از مراجعِ حَي تقليد ميکردند حالا هم بر آن باقي باشند مانعي ندارد. و در همۀ دستوراتِ شريعت مُقدّسه به ايشان مراجعه نمايند و دستوراتشان را به کار بندند. اين طاعت، صورتِ خارجي اَعمال است که اميدوارم با خلوص نيت و قصدِ قُربت توأم باشد که در اين صورت عملي که انجام دهند عبادت بوده، مُثاب خواهند بود. و اين كه بزرگان عرفاء فرمودهاند: «درويشي را با سياست کار نيست.» صحيح و مربوط به درويشي و حقيقتِ فَقر است نَه درويش. چون هيچ گاه مکتب فقر و درويشي دستورالعمل کلي نميدهد که در مسائل اجتماعي چه بکنيد، زيرا اين امر در قلمرو شريعت است. به همين جهت اَسلاف و اَجداد فقير و والد قُدِسَّ اَسرارَهُم هرچند درجۀ اجتهاد نيز داشتند ولي در مسائل شريعت به اخوانِ فقري دستورِ رُجوع به ساير علماي اَعلام ميدادند تا وظيفۀ شريعت و طريقت در بين آنان مخلوط و مُشتبه نگردد و اتّحاد و اتّفاقِ بزرگانِ واقعي دو طرف بر آنها واضح شود. نکتهاي که اکنون رعايت و توجّه بدان بر کليۀ اخوان بلکه بر همۀ مسلمين لازم است، توجّه به وحدت کلمه است که مکمّل کلمۀ توحيد ميباشد. و بايد از تفرقه و تشتّت دوري کرد. و به دشمنان اسلام که قرنها مسلمين را دچار تفرقه کردند، مجال اينکه بيش از اين ما را تضعيف کنند داده نشود. وَاعتَصِموُا بّحَبلِ اللهِ جَميعاً[۱]. و در راه اِحياي دين و مقدّسات آن رعايت جوانب را نموده، هوشيار باشند که فرصت براي بيگانه پيدا نشود و از افکار ما سوء استفاده نکنند. و همواره گذشت و صبر و تحمّل را داشته باشند که نزد خداوند مأجور و مُثاب باشند. ضمناً متوجّه باشند که اَمر دين را نبايد با اَغراض و اَميال شخصي مخلوط و آلوده نمايند. بلکه آنچه مربوط به ديانت است فقط براي رضاي خدا و بزرگان دين انجام دهند. و از آنچه خلاف عقل و دين و وجدان است اجتناب ورزند. و مصالحِ عمومي و اجتماعي را تشخيص دهند و برخلافِ آن مصالح عملي انجام ندهند. توفيق همه را از خداوند خواهان و اِعتلاي اسلام و مذهب تشيعِ اثني عشري را مسئلت دارم. و اميدوارم خداوند ما را بر آن بدارد که رضاي او در آن است. و از آن باز دارد که خلاف اَمر و فرمان است. وَالسَّلامُ عَلَيکَ وَفَّقَکَ اللهُ. اَقلّ سلطانحسين تابنده مورّخ ذِي الحجّة الحرام ۱۳۹۸ ۱۴/۸/۱۳۵۷ [۱] - سوره آل عمران- آيه ۱۰۳. |
|||
|