۲۷- موضوع ارباح نقود و غلّات (ربا) سؤال شده
ج: ربا یكی از مكاسب محرّمه در دیانت مقدّسه
اسلام و عمل بدان طبق صریح قرآن مجید اعلان جنگ به خدا و رسول است كه بالاتر از این
برای تهدید آكل آن نميتوان تصوّر كرد: فَاِنْ لَمْ تَفْعَلوا فأذَنُوا بِحَرْبٍ
مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ(۱۶۴)، و برای هیچ یك از محرّمات اینطور وصفی ذكر نشده
است. اخبار زیادی هم در حرمت آن رسیده از جمله
امیرالمؤمنین علی - علیهالسّلام - فرمود كه: پیغمبر خدا، ربا و خورنده و گیرنده و
دهنده و نویسنده و شهود آن را لعن فرمود. و خبر دیگری است كه یك درهم از ربا سختتر
است نزد خدا از هفتاد زنا با محارم. اخبار دیگری نیز درباره آن رسیده كه چون امر
اجتماعی است احتیاج به ذكر همه آنها نیست، كه اگر كسی حقیقةً معتقد و علاقهمند به
دیانت مقدّسه باشد نباید اصلاً بدان نزدیك شود، ولی متأسّفانه ما مسلمین اهمّیتی
به احكام شرع مطهّر خودمان نميدهیم. از جمله همین امر ربا بهطوری در بین ما رواج
دارد كه گویی اصلاً حرمتی برای آن نیست. ربا در نقود و غلاّت و آنچه قابل كیل و وزن است و
یك جنس محسوب ميشوند تحقّق ميیابد ولی اگر یك جنس نباشد مانند گندم و برنج یا
خرما و كشمش اشكالی ندارد و آن بهطور كلی حرام است، مگر بین پدر و پسر و زن و شوهر
و مسلم با كافر حربی. و شاید یك حكمت حرمت ربا آن باشد كه خورنده ربا حال توكّل و
اعتماد او بر خداوند از بین ميرود و به قول بعض عارفین طبق آنچه در تفسیر صافی نقل
شده برای شخص رباخوار اصلاً حال توكّل نميماند و خداوند او را به خودش واگذاشته و
بین او و خدا درحقیقت رابطهای نیست. از اینرو حال او از مرتكبین سایر كبایر
وخیمتر و بدتر است و امیدواری او به همان ربح نقود خود ميباشد. و باضافه با داشتن
پول و گرفتن ربح تنبلی در كار زیاده شده و صاحب آن ترك كار ميكند؛ درصورتی كه در
اسلام تأكید شده كه همه به كسب و كار مشغول باشند و از بیكاری مذمّت شده است و
باضافه پولی كه برخلاف رضایت قلبی طرف داده شود چندان بركت ندارد، مخصوصاً اگر شخص
بدهكار در موقع دریافت احتیاج مبرم داشته و در زندگانی خود به هیچجا راهی نداشته
باشد یا در معاملهای كه با این پول نموده ضرر كرده باشد كه در اینصورت پرداخت ربح
بر او خیلی ناگوار است. و در اخبار طرقی برای تصحیح امر و خارج شدن از ربا ذكر شده؛
مانند آنكه قسمت زائد را جزء بیع قرار نداده و به عنوان مصالحه یا هبه واگذار كنند
بدون آنكه قبول شرط هبه یا مصالحه از طرف دهنده شده باشد ضمیمه نمایند؛ مثلاً هزار
ریال را با یك سكه طلای كوچك كه بیش از صد ریال هم ارزش نداشته باشد به دو هزار
ریال مبادله نمایند. یا آنكه هر یك از طرفین مبلغ مورد مذاكره خود را به دیگری به
عنوان قرض بدهد، بعداً هركدام قرض را به دیگری ببخشد كه در این قبیل مواقع چون ظاهر
آن تصحیح شده اشكالی ندارد، هر چند بعضی بر آن نیز اشكال نموده گفتهاند چون عقود
تابع قصود است و مقصود اصلی طرفین هبه یا صلح و امثال آنها نیست بلكه منظور اصلی
همان رباست و این امور برای تصحیح همان منظور ميباشد و قصد اصلی هبه نیست، از اینرو صحیح نیست. ولی ظاهر اخبار و فتوای اكثر فقها بر صحّت آن است؛ زیرا منظور
طرفین ترك امر حرام و فرار از رباست و آن هم قصدی صحیح است. معذلك جناب آقای حاج
ملّا سلطانمحمد سلطان علیشاه در تفسیر بیانالسّعادة ذیل ایه: وَ اَحَلَّ اللَّهُ
الْبَیعَ وَ حَرَّمَ الرّبوا(۱۶۵) ميفرمایند: در هین تصحیح ظاهر نیز اگر مرابحه
خارج از قانون انصاف باشد باز هم مذموم بلكه ممحوق است، كه كلمه دوم اشاره به این
است كه آن را نیز ميتوان جزء ربا دانست كه خداوند فرموده: یمْحَقُ اللَّهُ
الرّبوا وَ یرْبِی الصَّدَقاتِ(۱۶۶)؛ مانند مثال بالا كه هزار درهم با یك مسكوك
كوچك طلا به دو هزار درهم مبادله شود. در این مورد معلوم است كه منظور از مبادله
همان جنبه ربوی است و درحقیقت جزء رباست كه هر چند ظاهر آن را تصحیح كند معذلك
ناپسند و ممحوق ميباشد، كه از این جا معلوم ميشود آن جناب در این امر نیز كمال
دقّت و احتیاط را رعایت نموده و بیش از سایر علما جانب احتیاط را گرفته و سختگیری
نمودهاند. ولی متأسّفانه امروز امر ربا در میان مسلمین به
قدری شایع شده كه گوییا در اسلام اصلاً حرمتی برای آن ذكر نشده یا جزء مكاسب حلال
قرار داده شده است. و علّت ضعف و انحطاط ما مسلمین هم این است كه به احكام دیانت
مقدّسه پابند نیستیم و عمل نميكنیم.
۱۶۴) سورة البَقرة، ایه ۲۷۹: «اگر شما عمل به دستور نميكنید،
اعلان جنگ به خدا و رسول بدهید.» ۱۶۵) سورة البقرة، ایه ۲۷۵: «خداوند دادوستد را حلال و ربا را
حرام فرموده». ۱۶۶) سورة البقرة، ایه ۲۷۶: «خداوند ربا را از بین ميبرد و
صدقات را زیاد ميكند». نقل از رساله رفع شبهات، تألیف:
حضرت آقای حاج سلطانحسین تابنده رضاعلیشاه ثانی قدس سرّه سبحانی، چاپ پنجم، تهران،
انتشارات حقیقت، ۱۳۷۷. |
|||
|